پارت 6

ویو جونگ کوک:
از ماشین پیاده شدیم و به زور دست میا رو گرفتم . تهیونگم دست جنی رو گرفت و پشت سر ما اومدن
بیبی گرل بشین اینجا
چشم ددی
گارسون اومد میا میخواست مشروب برداره که نذاشتم .
یهو تهیونگ گفت : جونگکوک یه لحظه بیا
ها چیه ؟
جونگ کوک خیلی مواظب میا باش جونگ پیو هم اینجاست (دشمن قدیمی جونگ کوک)
چی چطور جرات کرد بیاد اینجا هااا!
تهیونگ : خب حالا بیا بریم
رفتیم پایین که دیدم
میا مست کرده خیلی کیوت شده بود
رفتم پیشش و بهش گفتم مگه نگفتم مست نکن گفت :
دیو خان تو خیلی بدی چرا ولم نمیکنی برم هااا ( با لحن کیوت )
خندیدم و گفتم باش برو دست صورتت رو بشور
میا ویو:
پاشدم که برم دست صورتم رو بشورم که یهو ینفر دستامو کشید برد تو یه اتاق
ولم کن ولم کن ولی اثری نداشت
خندید و گفت چرا باید چیزی رو جونگ کوک براش جون میده رو ول کنم . ها !؟
که پرتم کرد رو تخت و ....
دیدگاه ها (۵)

پارت 7

پارت ۸

پارت 5

ببخشید خیلی دیر شد امروز ۳ تا پارت براتون میزارم

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

رمان عشق و نفرت جنبه ندارید لطفاً نخونیدپارت۸ویو ات : ما رفت...

پارت ۱۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط